معنی درس اول فارسی هفتم
زنگ آفرینش
بیت 1: صبح یکی از روز های فصل بهار بود و سال تحصیلی جدید آغاز شده بود.
بیت 2: بچه ها در کلاس دور هم جمع شده بودند و خوشحال بودند.
بیت 3: بچه ها مشغول صحبت بودند و در کلاس سروصدا و شلوغ بود.
بیت 4: هر یکی از بچه ها برگه ای در دست داشتند و قرار بود زنگ انشاء شروع شود.
بیت 5: همین که آموزگار وارد کلاس شد و رسید، خندان گفت.
بیت 6: برای انشاء موضوع تازه ای داریم. موضوع آرزوی شما در آینده است.
بیت 7: شبنم بلند شد و گفت من می خواهم آفتاب شوم(صنعت تشخیص)
بیت 8: ذره ذره با آسمان بروم و به ابر تبدیل شوم و دوباره به آب تبدیل شوم.
بیت 9: دانه آرام آرام بر روی زمین چرخید و غلت خورد و شروع کرد به خواندن انشای کوچکش.
بیت 10: در انشایش گفت: به باغی بزرگ تبدیل خواهم شد و همیشه سرسبز و سبز رنگ خواهم ماند.
بیت 11: غنچه گفت اگر چه دل تنگم، مانند لبخند باز خواهم شد.
بیت 12: با باد ملایم بهار و بلبل و باغ، شروع به زار و نیاز کردن می کنم.
بیت 13: جوجه گنجشک گفت می خواهم از سنگ بچه ها آزاد شوم.
بیت 14: روی هر شاخه بنشینم و جیک جیک کنم و از منظره ی آسمان لذت ببرم.
بیت 15: جوجه ی کوچک پرستو گفت کاش بتوانم با باد همراه شوم.
بیت 16: تا آسمان های دور کوچ کنم و باز پیامبر خبر آمدن بهار شوم.
بیت 17: جوجه های کبوتران گفتند ای کاش می توانستیم در کنار هم باشیم.
بیت 18: توی گلدسته های یک گنبد، همه وقت زیارت کننده ی حرم باشیم.
بیت 19: زنگ تفریح را که زنجره زد(نوعی حشره)، دوباره در کلاس سروصدا و شلوغ شد.
بیت 20: همه ی بچه ها به طرفی رفتند و معلم دوباره تنها شد.
بیت 21: معلم زیر لب می گفت چه آرزو های قشنگی دارید!
بیت 22: ای کاش روزی به آرزوی خود برسید. این آرزوی من است.